تاریخ طبری (کتاب)
| |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نامهای دیگر | تاریخ الطبری |
نویسنده | محمد بن جریر بن یزید طبری |
تاریخ نگارش | ۳۰۳ق |
موضوع | تاریخ جهان و اسلام |
سبک | نقلی و روایی |
زبان | عربی |
به تصحیح | محمد ابوالفضل ابراهیم |
تعداد جلد | ۱۱ |
ترجمه به دیگر زبانها | فارسی. ترکی |
ترجمه فارسی | |
نام کتاب | تاریخ طبری |
مترجم | ابوالقاسم پاینده |
تاریخُ الرُسُلِ و الاُمَمِ و المُلوک معروف به تاریخ الطبری از کهنترین و معروفترین کتابهای تاریخ اسلام است. این کتاب به زبان عربی توسط محمد بن جریر بن یزید طبری (درگذشت ۳۱۰ق) نوشته شده است. نویسنده از آغاز خلقت جهان تا حوادث سال ۳۰۲ق را گزارش کرده است.
کتابت تاریخ طبری همزمان با دوران زندگی امامان شیعه بوده و یکی از قدیمیترین منابع گزارش واقعه کربلا است که آن را بر اساس کتاب ابیمخنف نقل کرده است. طبری در کتابش واقعه غدیر را گزارش نکرده است. او قدیمیترین مدعی ارتباط مذهب شیعه با عبدالله بن سبا است و همه سخنانش را از سیف بن عمر نقل کرده است. به همین جهت، به گفته رجالشناسان سخن او در این مورد اعتباری ندارد.
برخی از محققان و عالمان شیعه نقدهای تندی بر تاریخ طبری وارد کردهاند و گفتهاند که در موارد متعددی تاریخ را جانبدارانه گزارش کرده و بر راویان غیرقابل اعتماد تکیه کرده است.
معرفی اجمالی
تاریخ طبری با نام اصلی تاریخ الرسل و الامم و الملوک، یکی از مهمترین منابع مطالعاتی تاریخ اسلام است. طبری آنچه در کتابهای پیش از خودش آمده است را روایت کرده است. تاریخ طبری منبعی است که مورد استناد مهمترین کتب تاریخی بعد خود قرار گرفته است و همچنان تاریخنگاران پس از طبری به کتاب او مراجعه میکنند. این کتاب به زبان عربی است و تلاش کرده است حوادث تاریخی را از آغاز خلقت تا سال ۳۰۲ هجری قمری گزارش کند. تألیف کتاب در سال ۳۰۳ق به پایان رسیده و در همان قرن چهارم به فارسی و پس از آن به ترکی ترجمه شده است.
نویسنده
تاریخ طبری نوشته محمد بن جریر بن یزید طبری (درگذشت ۳۱۰ق) است. او در زمان نوشتن کتاب بر مذهب اهل سنت بوده، ولی برخی از محققان بر اساس پارهای گزارشها و نیز کتابهای او در آخر عمر، او را در سالهای پایانی زندگیاش شیعه دانستهاند.
ترتیببندی کتاب
طبری کتاب خود را به دو بخش کلان تقسیم کرده است؛ قبل از اسلام و بعد از اسلام؛ در بخش قبل از اسلام، تاریخ را از آغاز خلقت شروع کرده و سپس به ترتیب زندگی انبیای قبل از پیامبر اسلام کتابش را مرتب کرده است. وی در بخش تاریخ اسلام، ابتدا از بعثت تا هجرت را گزارش داده و سپس از هجرت تا سال ۳۰۲ق را به ترتیب سالهای قمری سامان داده است. طبری در هر سال وقایع همان سال را نوشته و اگر واقعهای بیش از یک سال طول کشیده باشد، آن را در همه سالهای مرتبط اشاره کرده و در یکجا به تفصیل بیان کرده است.
طبری همچنین برخی مطالب را که ترتیب زمانی خاصی ندارند، مثل ویژگیهای یک فرد و خاندان او و برخی خطبهها و شعرها را در پایان گزارش زندگی هر خلیفه ذکر کرده است.
ارزیابی روش طبری در تاریخ
طبری در تاریخ خود از نقد استفاده نکرده و ماجراهای تاریخی را صرفاً با تکیه بر روایات راویان، نقل کرده است. او حتی وثاقت و اعتبار راویان ماجراهای تاریخی و صحت و سقم نقلهای آنها را ارزیابی نکرده است. همین روش، از دیدگاه برخی منتقدان تاریخ طبری، باعث ورود قصههای خیالی و اسرائیلیات در کتاب او شده است.
یکی از اشکالاتی که برخی از محققان بر طبری گرفتهاند، تکیه بر گزارشهای یکطرفه در برخی موارد است؛ بهعنوان مثال گفتهاند طبری در نقل ماجراهای عراق و مخالفت خوارج با علی(ع) و دعوت کوفیان از امام حسین(ع) و ماجرای کربلا و چند واقعه دیگر فقط بر روایت ابیمخنف تکیه کرده است که فقط برگرفته از نقلهای قبیله خود او است که گرایشهای ضد بنیامیه داشتهاند؛ چنانکه در نقل ماجرای بدر بر نقل ابناسحاق تکیه کرده که به بنیعباس گرایش دارد و در آن ماجرا چهره عباس عموی پیامبر را تطهیر کرده است.
طبری در نقل تاریخ فقط نام راویان را ذکر کرده و نام کتابهایشان را نیاورده است. وی همچنین در نقل ماجراهای تاریخی برای آنکه اختلافها را هم ذکر کند، در موارد زیادی روایت را قطع کرده و روایت دیگری را در ادامه آن آورده و سپس به روایت اصلی بازگشته است. این روش باعث مخلوط شدن روایات و سختی تفکیک آنها از هم شده است.
زیادهروی در پذیرش اسرائیلیات و اوهام خرافی، (در جلد اول که تاریخ جهان تا قبل از بعثت است) و ضعف در گزارش وقایع همعصر خود، از دیگر موارد اشکال در تاریخ طبری است. طبری وقایع عصر خود را خلاصه و غیردقیق گزارش کرده و بیشتر همت خود را صرف نقل وقایع گذشته کرده است.
دوران زندگی اهل بیت در تاریخ طبری
تاریخ طبری در دوره اسلامی از بعثت پیامبر اسلام تا سال ۳۰۲ قمری را گزارش کرده است. این دوره زمانی مطابق با تمام دوران زندگی امامان شیعه تا میانه دوران غیبت صغری میشود.
جای خالی غدیر در تاریخ طبری
طبری در کتاب تاریخ خود درباره واقعه غدیر سکوت کرده و هیچ اشارهای به حدیث غدیر نکرده است. با این حال او کتابی دیگر با عنوان «الولایة» نوشته که موضوع آن طرق حدیث غدیر است.
درگذشت پیامبر، سقیفه و پیامدهای آن
طبری در ضمن گزارش وقایع سال ۱۱ق و درگذشت پیامبر اسلام(ص)، در دو بخش مجزا ماجرای سقیفه بنیساعده و شکلگیری جریان خلافت را گزارش کرده است. او همچنین در همینسال درگذشت حضرت فاطمه دختر پیامبر(ص) را در ماه رمضان و در بیست و نه سالگی دانسته ولی اشارهای به علت آن نکرده است. و نیز در ذیل ماجرای سقیفه این نقل را آورده است که پس از امتناع ابوبکر از دادن فدک به فاطمه و عباس، فاطمه تا پایان عمرش با ابوبکر سخن نگفت.
طبری درباره بیعت امام علی با ابوبکر دو نقل کاملا متفاوت آورده است. بنابر یک نقل علی در همان روز اول با ابوبکر بیعت کرده است، ولی بنا بر نقل دیگر علی و بنیهاشم هیچ یک تا شش ماه بیعت نکردهاند.
ادعای حضور امام حسن و امام حسین در فتح ایران
طبری در حوادث سال ۳۰ق و در ذیل حوادث فتح ایران به نقل روایتی پرداخته که بر اساس آن حسن و حسین در سپاهی به فرماندهی سعید بن عاص در فتح ایران شرکت داشتهاند. این گزارش از سوی برخی محققان مورد نقد قرار گرفته است. نویسنده مقاله «مواضع علی در برابر فتوحات خلفا» روایت طبری از حضور حسنین را به علت وجود یک راوی مجهول، یک راوی جاعل و کذاب، و یک راوی ضعیف، فاقد اعتبار دانسته و نیز اشاره میکند که طبری در سطور بعد همین روایت را با همین سند نقل کرده ولی در آن نامی از حسنین نبرده است.
ماجرای عبدالله بن سبأ
بنابر یافتههای مرتضی عسکری متکلم و محقق شیعه، تاریخ طبری نخستین منبعی است که حضور شخصی به نام عبدالله بن سبا را در ماجرای قتل عثمان مطرح کرده است. منبع اصلی طبری در نقل این ماجرا شخصی به نام سیف بن عُمَر تمیمی است. نویسندگان متعددی یکی از نقطهضعفهای کتاب طبری را تکیه بر نقلهای سیف بن عمر دانستهاند.
شهادت امام علی، بیعت با امام حسن و صلح با معاویه
طبری در وقایع سال ۴۰ق پس از نقل چگونگی به شهادت رسیدن امام علی(ع) در کوفه به زندگی او پرداخته و گزارشی از زندگی و سیره و همسران و فرزندان امام علی(ع) داده است. او همچنین در ضمن نقل رویدادهای سالهای ۴۰ و ۴۱ق ماجرای بیعت مردم کوفه با امام حسن مجتبی(ع) و سپس صلح او با معاویه را نقل کرده است. بنا به نقل طبری، حسن و حسین، فرزندان امام علی، در سال ۴۱ق کوفه را ترک کرده و در مدینه ساکن شدند.
گزارش واقعه عاشورا در تاریخ طبری
واقعه عاشورا در تاریخ طبری در ذیل حوادث سال ۶۱ق آمده است و مهمترین بخش از روایت طبری را نقلهای او از مقتل الحسین نوشته ابیمخنف شکل میدهد. کتاب مقتل الحسین از بین رفته و تنها بر اساس نقلهای تاریخ طبری بخشهایی از آن در دسترس است.
گزارش طبری از واقعه کربلا به صورت مجزا با عنوان مقتل ابیمخنف منتشر شده است که در مقدمه کتاب وقعة الطف به هفت عنوان از آنها اشاره شده است. محمدهادی یوسفی غروی تاریخپژوه شیعه نیز گزارشهای ابیمخنف از واقعه کربلا را از متن تاریخ طبری استخراج و منتشر کرده است.
بخشهایی از گزارش طبری از واقعه عاشورا و نیز قیام مختار بر اساس ترجمه ابوعلی بلعمی در کتابی با نام «قیام سیدالشهداء حسین بن علی(ع) و خونخواهی مختار» منتشر شده است.
گزارش زندگی سایر امامان
طبری در حوادث سال ۱۸۳ق فقط نوشته است که موسی بن جعفر بن محمد در بغداد از دنیا رفت و اشارهای به علت مرگ یا زندانی بودن او نکرده است. از زندگی امام رضا(ع) به احضار او توسط مأمون در سال ۲۰۰ق و انتصاب به ولایتعهدی در سال ۲۰۱ق اشاره کرده است. طبری همچنین در وقایع سال ۲۰۳ق علت از دنیا رفتن امام رضا(ع) را زیاد خوردن انگور نوشته است؛ این در حالی است که به نقل نویسنده مقاله «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، دیگر مورخان اهل سنت تصریح کردهاند که امام رضا(ع) مسموم و شهید شده است.
طبری درباره امام هادی(ع) نیز در وقایع سال ۲۵۴ق نوشته است که او در چهار روز باقیمانده از جمادی الاخر در خانه خود درگذشت و همانجا دفن شد. در تاریخ طبری درباره امام حسن عسکری و نیز امام مهدی مطلبی نیامده است.
طبری و قیامهای شیعیان
طبری در کتاب خود بسیاری از قیامها و شورشها علیه حکومت خلفای مسلمان را گزارش کرده است؛ چه حرکتها علیه امویان مثل واقعه عاشورا و یا جنبش شیعیان برای خونخواهی امام حسین(ع)، یا ورود مختار به کوفه و چه حرکتهایی که علیه حکومت عباسیان رخ داده است؛ مثل قیام محمد بن ابراهیم طباطبا، قیام ابراهیم بن موسی، قیام صاحب الزنج و چند قیام دیگر. با این حال او با نهضتها و جنبشها علیه حکومت مخالف بود و آنها را باعث تزلزل ارکان حکومت میدانست. به گفته نویسنده مقاله «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، طبری حکومت عباسیان را مشروع میدانست، و بلکه به گفته صادق آئینهوند تاریخپژوه ایرانی او بر اساس مشرب فقهی سیاسیاش همیشه جانب حکومت را نگه میداشت.
نقدهای عالمان شیعه بر تاریخ طبری
سید مرتضی عسکری متکلم و پژوهشگر تاریخ اسلام اشکالات متعددی به روش تاریخنگاری طبری ذکر کرده و معتقد است که طبری ده نوع پنهانکاری در متن کتابش بهکار برده است؛ از جمله پنهانکاری در ماجرای یوم الانذار و نامه محمد بن ابیبکر به معاویه و اختلاف معاویه با ابوذر که منجر به تبعید ابوذر شده است. عسکری همچنین تکیه بیش از حد طبری بر نقلیات سیف بن عمر را نکوهش میکند و معتقد است که سیف بن عمر افسانههایی کاملاً جعلی ساخته و طبری برخی از آنها را نقل کرده است.
سید جعفر مرتضی عاملی تاریخپژوه و نویسنده کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم نیز کتاب طبری را انباشته از اسرائیلیات معرفی میکند و بهعنوان شاهد سخنانش به ماجرای ذبح فرزند حضرت ابراهیم، احادیث جسمیت و هیکل و احادیث جبر اشاره میکند که طبری به نقل از کعب الاحبار آورده است.
عبدالحسین امینی در کتاب الغدیر بارها طبری را ملامت کرده است.او مینویسد طبری ۷۰۱ روایت تاریخی را فقط از یک طریق نقل کرده است. سری از شعیب از سیف بن عمر. به گفته امینی سری کذاب و وضّاع است، شعیب مجهول الهویه است و سیف بن عمر نیز علاوه بر وضاع بودن، متروک، ساقط و متهم به زندقه است.
پانویس
- ↑ علی، موارد تاریخ الطبری، ص۱۵۹و ۱۷۹؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، انتشارات دلیل ما، ج۱، ص۱۲۴.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.
- ↑ آئینهوند، مکتب تاریخنگاری طبری، ص۳۱؛ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۸۸.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۸۸.
- ↑ علی، موارد التاریخ الطبری، ص۱۷۷.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۴.
- ↑ جعفریان، طبری و تشیع، ص۱۳۳-۱۵۳.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.
- ↑ آئینهوند، مکتب تاریخنگاری طبری، ص۲۷؛ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۲.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۴.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۶.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۷.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۸.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۹.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۰.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۱.
- ↑ جعفریان، منابع تاریخ اسلام، نشر علم، ص۲۲۸.
- ↑ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۲.
- ↑ جعفریان، جغرافیای تاریخی و انسانی تشیع، انتشارات انصاریان، ص۱۴۸.
- ↑ جعفریان، جغرافیای تاریخی و انسانی تشیع، انتشارات انصاریان، ص۱۴۸-۱۴۹.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۴ و ۲۴۱
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۵۳
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۶۹.
- ↑ رنجبر، ، مؤسسه پژوهشی امام خمینی.
- ↑ عسکری، عبدالله بن سبأ، المجمع العالمی لاهل البیت، ج۱، ص۵۷.
- ↑ برای نمونه: جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۲۸. عسکری، نقد متد طبری در تاریخنگاری، ص۳۷.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۱-۱۶۴.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری،دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۸.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۸.
- ↑ جعفریان، منابع تاریخ اسلام، نشر علم، ص۲۳۰.
- ↑ روحانی، ترجمه وقعة الطف، ص۲۳-۲۴.
- ↑ ، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ مولائی، قیام سید الشهداء، پژوهشگاه علوم انسانی.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۲۷۱.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۴۴.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۵۴.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۶۸.
- ↑ روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۲.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، دار الکتب العلمیه، ج۵، ص۴۲۶
- ↑ ، پایگاه تخصصی ائمه اطهار.
- ↑ روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۶۹.
- ↑ روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.
- ↑ روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۲.
- ↑ روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.
- ↑ روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.
- ↑ آئینهوند، مکتب تاریخنگاری طبری، ص۲۶
- ↑ عسکری، «نقد متد طبری در تاریخنگاری»، ص۳۶.
- ↑ عسکری، «نقد متد طبری در تاریخنگاری»، ص۳۸-۴۱.
- ↑ عاملی، «اسرائیلیات در تاریخ طبری»، ص۴۵.
- ↑ عاملی، «اسرائیلیات در تاریخ طبری»، ص۴۵-۵۴.
- ↑ امینی، الغدیر، ج۸، صص۳۲۶ و ۳۲۷ و۳۷۳و ج۹، ص۵۱.
- ↑ امینی، الغدیر، ج۸، ص۳۲۷-۳۲۸.
منابع
- آئينهوند، صادق، «مکتب تاریخنگاری طبری»، در مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۵، مرداد و شهریور ۱۳۶۸ش.
- ابیمخنف، لوط بن یحیی، وقعة الطف، تحقیق محمدهادی یوسفی غروی، قم، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، ۱۴۳۱ق.
- جعفریان، رسول، جغرافیای تاریخی و انسانی شیعه در جهان اسلام، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۷۱ش.
- جعفریان، رسول، «طبری و تشیع»، در جغرافیای تاریخی و انسانی شیعه در جهان اسلام، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۷۱ش.
- جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، نشر علم، تهران، ۱۳۹۳ش.
- رنجبر، محسن، «مواضع امام علی(ع) در برابر فتوحات خلفا»، در مجله تاریخ اسلام در آیینه پژوهش، پیششماره ۲، ۱۳۸۲ش.
- روحانی، سید کاظم، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، در مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۵، مرداد و شهریور ۱۳۶۸ش.
- روحانی، محمدصادق، ترجمه وقعة الطف، تحقیق محمدهادی یوسفی غروی، قم، کتاب طه، ۱۳۹۷ش.
- طبری، محمد بن جریر بن یزید، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طبری، محمد بن جریر بن یزید، ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
- عاصی، حسین، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق.
- عاملی، سید جعفر مرتضی، «اسرائیلیات در تاریخ طبری»، در مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۵، مرداد و شهریور ۱۳۶۸ش.
- عسکری، سید مرتضی، عبدالله بن سبأ و اساطیر اخری، بیروت، المجمع العالمی لأهل البیت، ۱۴۳۳ق.
- عسکری، سید مرتضی، «نقد متد تاریخنگاری طبری»، در مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۵، مرداد و شهریور ۱۳۶۸ش.
- علی، جواد، «موارد تاریخ الطبری»، در مجلة المجمع العلمی العراقی، مجلد ۱، ۱۳۶۹ق.
- مولائی، محمدسرور، قیام سید الشهداء حسین بن علی(ع) و خونخواهی مختار، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۷ش.